رفتم جلو گفتم ببخشید خانوم آتیش داری؟ هول شد گفت واسه چی میخوای؟ گفتم میخوام تکلیفمو با چشات روشن کنم. خندید ، خندیدم. گفتم شالت آبیه ، مثه دریاس ، موج داره دریات. گفت ینی چی؟ گفتم پیچ پیچی خندید ، خندیدم. دیدم اهل دله ، نشستم کنارش ، لش رو نیمکت. گفتم همیشه دنبال دلیلی؟ گفت. خالق زندگی خودت باش
از چه باید بنویسم
میروی در یاد ، میشوی غم باد
، ,گفتم ,خندید , ,خندیدم ,نشستم ,خندید ، ,، خندیدم ,دیدم اهل ,اهل دله ,دله ،
درباره این سایت